کد مطلب:29164 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:89

ابوالاسود دئلی












3885. ربیع الأبرار:زیاد بن ابیه از ابو الأسود درباره دوستی علی علیه السلام پرسید. ابو الأسود گفت:دوستیِ علی در دل من، شدیدتر می گردد، همان گونه كه دوستیِ معاویه در دل تو افزوده می شود. من از دوست داشتن علی، خداوند و خانه آخرت را می طلبم، و تو با دوست داشتن معاویه، دنیا و زیور آن را می جویی. مَثَل من و تو، چون شعر برادران مَذحِج است:

دو دوست با خواستِ گونه گونیم

من بزرگی می جویم و او به آسودگی، علاقه دارد.

من خون بنی مالك را و شیر دوش

سفیدی شیر را در نظر می دارد.[1].

3886. الاستیعاب - در سوگ امیر مؤمنان -:ابو الأسود دؤلی - و اكثراً آن را به امّ هیثم، دختر عریان نخعی نسبت می دهند -، سرود:

ای دیده، وای بر تو! یاریمان كن

بر امیر مؤمنان، گریه نمی كنی؟

امّ كلثوم، بر او گریست

و به یقین دید.

به خوارج، هر جا كه هستند، بگو:

دیدگانِ بدخواهان ما روشن مباد!

آیا در ماه رمضان، همه ما را سوگوار كردید؟

با كشتن بهترینِ مردم؟

آن كه كشتیدش، بهترین كسی بود كه بر اسب نشست وآن را رام ساخت

و [ بهترین كسی كه] بر شتر، سوار شد.

و [ بهترین] كسی كه نعلین پوشید و كفش به پا كرد

و آن كه آیات سوره های بلند و كوتاه را می خوانْد.

همه صفت های خوب در او بود

و [ نیز] دوستیِ فرستاده پروردگار جهانیان.

قریشیان، هر جا كه بودند، می دانستند كه تو هر جا باشی

از نظر دین و خاندان، بهترینِ آنانی.

اگر با ابو حسین، رو به رو شوی

ماه را بر بالای دیدگان وی می بینی.

ما پیش از كشته شدن او، به خیر بودیم

و ولیّ پیامبر خدا را در بین خود می دیدیم.

آن كه حق را به پا می داشت و در آن، تردید نمی كرد

و در بین دشمن و نزدیكان، عدالت را به كار می گرفت.

دانشی را كه در نزدش بود، پوشیده نداشت

و از ستمكاران، آفریده نشده بود.

مردم، آن هنگامی كه علی را از دست دادند

چون چارپایانی بودند كه سال ها در شهر، حیران بودند.

ای معاویة بن صخر! او را سرزنش مكن

چرا كه [ او] باقی مانده خلیفه ها در بین ما بود.[2].

ر. ك:ج 12، ص 19 (ابو الاسود دئلی).

ج 7، ص 303 (در سوگ امام).









    1. ربیع الأبرار:479/3.
    2. الاستیعاب:1875/223/3، اُسد الغابة:3789/116/4. نیز، ر. ك:مروج الذهب:428/2.